هوالعزیز
من راه رو اشتباه رفتم. همه راهو
از وقتی دستمو از دستت جدا کردم اشتباه رفتم
از وقتی طعم زمین رو چشیدم اشتباه رفتم
از وقتی نگاهت رو از دست دادم گم شدم
از وقتی طعم داشتنتو از ذهنم بیرون کردم گم شدم
تو رو از دست دادم و با تو همه درونم گم شد
حالا تنها و بی تو
موندم میون برزخ و کویر زندگیم
حالا تنها چیزی که در دلم دارم حسرت روزهایی داشتنته
تو بودی و من قدرتو ندونستم و با زمین معامه ات کردم
وچه اشتباهیه این معامله
چه اشتباه بزرگی کردم
و حالا حقم این تنهایی و رخوته
باید درد نداشتنت رو با همه ذرات تنم تاوان بدم. همه عمرم
شقایق تو