هوالعزیز
رنج کدامیک عمیق تره؟
دوستی که به اعتمادم خیانت کرد؟؟
یا دوست تری که در اعتمادم شک کرد؟؟
من از خودم سالهاست که خسته شدم.
هیچ گاه راه و رسم بازی زندگی رو به سبک شما یاد نمی گیرم.
رنج مداوم با منه، چون هیچ گاه بی عشق بازی نمی کنم.
******
انگار تا زنده ای نباید دریچه های قلبت رو تمام، برای کسی گشوده کنی
آفتابی که به درون می تابه، از گرمای تابستان نیست
بیرون تا به آسمان یخ بسته است
این شعله ناتوان از خورشیدی بی رمق و ناامید به فرداست.
بیرون دریچه چهار فصل زمستان است...
شقایق آزرده از دنیا و آدمهاش
هوالعزیز
ای خدای چشم باران های خیس
کو شقایق های سرشار رسیدن؟
این زمستانهای بی برگ صداقت
زیادی سرد و طولانی شده است...
شقایقی
هوالرحیم و الرحمان
داره برف میاد
باز هم آسمون مهمان زمینه
خدایا شکرت
ترسم از این بود که بمیرم و برف رو ندیده باشم امسال
دیگه آرزویی ندارم...
شقایق تــــــــــــــو
هوالعزیز
چه دنیای عجیبی هستی.هرچه بیشتر با تو آغشته شوم، بیشتر تنها می شوم و لحظه های تنهاییم عمیق تر
هرچه بیشتر با آدمیانت آشنا می شوم، از همه آدمیانت غریبه تر می شوم
باید از تو دل برید تا پروانه شد
باید از خواسته های تو تهی شد تا طعم آسمان را چشید
از عشق دل می برم تا عاشق باشم ، تنها می شوم تا دیگر تنها نباشم.
شقایقی
هوالعزیز
یک شب از چاه آسمون بالا میرم
از دریچه عبور می کنم و با نور یکی میشم
به دیدار کسی میرم که به انتظارم نشسته
از سینه قلبو بیرون می کشم و به او پسش میدم.
.....
یلدا بود و در چاه آسمون کاملا باز
چند دقیقه فرصت بیشتر برای اونهایی که لایقند
.....
من آدم دیگه ای میشم
من یک شب از این چاه بالا میرم و ...
شقایقی