هوالعزیز
جملگی در حکم سه پروانه ایم
در جهان عاشقی افسانه ایم
اولی خود را به شمع نزدیک کرد
گفت:حال من یافتم معنای عشق
دومی نزدیک شعله بال زد
گفت:حال من سوختم در سوز عشق
سومی خود داخل آتش فکند
آری آری این بود معنای عشق ...
شقایقی
هوالعزیز
دوباره ترک برداشتم...
چه زود به زود آدم ها بر قلب من زخم می زنن
چه زود به زود یادم میارن دنیا دیگه جای موندن نیست...
شقایق از همیشه تنهاتــــــــــر
هوالعزیز
من خسته ام . خسته.
من خسته ام از آدمها . سالهاست که خسته ام
هر وقت می خوام باور کنم دنیا هنوز ارزش زیستن داره
هنوز میشه امید داشت هستند آدم هایی که میشه دل رو به دست هاشون هدیه داد
هستن آدم هایی که هنوز سرشار اخلاقیات انسان بودن هستند
هر وقت می خوام رو به آسمون کنم و فریاد بزنم خدایا ممنونم برای تولدم...
یکی هست که بر قلب هزار تکه من زخمی تازه بزنه
بر چینی وجودم ترکی نو اضافه کنه
امشب برای هزارمین بار از تولدم دلم شکست
برای هزارمین بار انسان از نگاهم سقوط کرد
شکر برای این هزاران نقش که منو شکل یه درخت کردن. درختی که ریشه در "تو" داره ورنه روزگار هزاران روز پیش منو از هم پاشیده بود...
شقایقی
هوالعزیز
من آن حوا ترین دخت زمینم
رها از آدم همزاد روحم
به عشق "تو" تمام عمر سیب می چینم
شقایقی
هوالعزیــــــــز
دوستت دارم دوستت دام دوستت دارم دوستت دارم دوستت دارم دوستت دارم دوستت دارم دوستت دارم...
دوستت دارم چون در دلبری یگانه ای. یگانه ای در آفرینش. در آفرینش بی همتایی . بی همتایی چون خدایی...
دوستت دارم خدا...
شقایقی