هوالمعشوق
دوستم در امانتم خیانت کرد
همه صداقت و یکرنگیمو زیر پا گذاشت
چه دنیای کثیفیه وقتی نشه به عشق و دوست اعتماد کرد
" دنیا را نگه دارید می خواهم پیاده شوم "
حتی اگه نگهش هم ندارید خودم پیاده میشم .
دنیا رو می ذارم برای اونهایی که ازش لذت می برن
خودم پیاده میشم
خداحافظ دنیا

هوالعزیز
مقام عشق بنازم که نیش بر رگ لیلی
زنند و از تن مجنون خسته خون بدر آید
شقایقی
هوالعزیز
تنها گلبرگ های وجودم را از تن جدا می کنم
تا تمام وابستگی هایم از من جدا شده
یک به یک
من بمانم و تو
و جانی بی وابستگی .
شاید لحظه ای و گوشه ای
بر قامت بیکرانت دست بکشم.
و جاودانه شوم.
شقایقی
هوالعزیز
دوباره آخر داستان
دوباره یک پایان و یک شروع
همیشه منتظرش بودم
منتظر لحظه ای که تمام و شروع بشم
شقایقی
هوالخالق
تولدت مبارک کوچولوی نو قدم
یه روزی یه جایی شنیدم که وقتی کودکی به دنیا میاد معنیش اینه که هنوز خداوند از انسان ناامید نشده. کوچولویه عزیزم که هنوز اون چهره ناب و معصومت رو ندیدم . سپاس برای قدمهای کوچک و بینظیرت که معنای تولدشون محبت خداونده.
توی این روزهایی که اینقدر دچار رخوت شدم و از خالقم دور شدم، تولدت برام یه آیته. آیتی برای بخوشدگیم، آیتی برای نگاه و لبخند مهربان خداوند.
خوش آمدی و جای قدمهات که از سرزمین نور میاد پر از شکوفه و شقایق.

دوستت دارم کوچولوی مهربون
شقایقی