هوالعزیز
تمام حرفهایت برای نگفتن
تمام حرف هایم برای نگفتن.
تمام هرآنچه میان ما گفتگو می کند سرشار از ناگفته هاست...
شقایقی
هوالعزیز
همه عمر برندارم سر از این خمار و مستی
که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی
شقایقی
هوالعزیز
پرندگان پشت بام را دوست دارم
دانه هایی را که هر روز برایشان می ریزم
در میان آنها
یک پرنده بی معرفت هست
که می دانم روزی به آسمانها خواهد رفت
و بر نمی گردد
من او را بیشتر از همه دوست دارم .
شقایقی