تنهائی های ما

عبور باید کرد و همنورد افقهای دور باید شد

تنهائی های ما

عبور باید کرد و همنورد افقهای دور باید شد

از راه رسیده ای تا تمام عشق های دنیا، طعم بی طعم شوند ...تا تمام برگ ها مست از مِی رنگ شوند .

شمس تبریزی ... کدام مولانا، در کدامین چرخش عارفانه اش ، تو را از بیکران طلب کرد، که اینجا و اکنون دنیا مست حضور توست.

از راه رسیدی ... لحظه از طپش افتاد ... زندگی آغاز شد ...

.

...

به نام بی نام دوست...

.

.

ممنونم برای سی و پنج سال عمری که به من هدیه دادی ...

برای سی و پنج بهار ،تابستان، پاییز، زمستان

ممنونم برای لحظه به لحظه های این سالهای رفته

از سی وپنج سال بودن بی وقفه ات در زندگیم

از دستهای پر مهرت، از گرمای آغوشت، از لبخند های مداومت

ممنونم که هرگز من رو به حال خودم رها نکردی و پیوسته خواهان منِ هیچ بودی

ممنونم ... ممنونم محبوب بی نامم ...

.

.

دانی که چه ها چه ها چه ها میخواهم

وصل تو منِ بی سر و پا میخواهم

فریاد و فغان و ناله ام دانی چیست؟

یعنی که تورا تورا تورا میخواهم

.

دوستت دارم ... :)

درس ...

به نام عشق 

.

.

.

اولین جلسه ای که غیبت کردم ... امروز ... بعد از چهار سال ... در دومین جلسه سال پنجم ... ماجرای عجیبی هستی ... ماجرایی تمام ناشدنی ... 

.

دوستت دارم با آنکه برای این دوست داشتن ، لایق نیستم ...

.

.

نسرین

به نام ...

.

.

دوباره خیابانگردی رو از سر میگیرم ، تا از نو تو را ترجمه کنم... " عشق "

.

این منم ... شاگرد رفوزه شده تو ... در کلاس اول ... 

.

.

؟؟؟

به نام عشق

.

.

.

بغلم کن ...

.

.

.

نسرین

:)

به نام عشق

.

.

سال نو ...... سلام 

.

.

نسرین :)

به نام عشق 

.

.

اینگونه میخوانمت معشوق من ... " دیوانه زیبا "

.

.

به نام عشق

.

.

.

حیرانم ... حیران

مبهوت نیمه تاریکی وجودم هستم ... چه حجم عظیمی ...

چه بودن قدرتمندی و من نمیدیدمش ... 

چه هنرمندانه نیمه های روشن و تاریک وجودم را پیش چشم هایم ، تمام قد عیان ساخته ای ...

با تمام وجود روشنی ام  را طلب می کنم اما ، آیا مرا از تاریکی ام گریزی هست ؟؟؟؟؟

یاری ام ساز تا خویشتنم را ، با آغوشی گشاده ، با عشق در بر گیرم ... خویشتن تمامم را ... با تمام رنگ و بویش ... با تمام روشنی و تیرگی اش ... تمام تمامم را ...

.

.

نسرین